Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایرنا، مجموعه‌برنامه‌های فرهنگی شب‌های بخارا که توسط مجله فرهنگی و هنری بخارا برگزار می‌شود ششصد و بیست‌وهفتمین برنامه را با همکاری خانه هنرمندان ساری و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مازندران پنجشنبه شب ۲۳ دی در سالن سینماکانون ساری برگزار کرد.

در این برنامه که با عنوان «شب نیما یوشیج و شعر» برگزار شد علی دهباشی سردبیر مجله فرهنگی هنری بخارا، غفران بدخشانی شاعر شناخته شده افغان، بیژن هنری‌کار پژوهشگر و نویسنده برجسته مازندرانی، اسدالله عمادی نویسنده، شاعر و پژوهشگر اهل ساری، منصور علی‌اصغری پژوهشگر و شاعر و سیده بتول آقامیری پژوهشگر ادبیات درباره نیما یوشیج و شعرهای فارسی و تبری او سخنرانی کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

استواری نیما بر پایه اصالت

سردبیر مجله بخارا که پس از حدود دو سال برای نخستین بار در یک برنامه فرهنگی خارج از تهران حضور یافت در این مراسم گفت: با وجود این که برای حضور در چند برنامه داخلی و خارجی دعوت شده بودم با توجه به شرایطی که پس از ابتلا به کرونا طی ماه‌های اخیر برای من پیش آمد، نتوانستم دعوت شدن به این محفل را که به یاد بلند و بزرگ نیما برگزار شده است رد کنم. از آقای عبدالرضا اتحاد رئیس هیئت مدیره خانه هنرمندان ساری و بیژن هنری‌کار که همواره در شب‌های بخارا ما را همراهی می‌کند بابت برپایی این محفل سپاسگزارم.

علی دهباشی افزود: در برنامه شب‌های بخارا به شعر ایرانی و غیر ایرانی اهمیت زیادی می‌دهیم. تا کنون هم در عرصه شعر غیر ایرانی برنامه‌های مختلفی داشتیم و هم در زمینه شعر فارسی به شاعران متعددی توجه کردیم. این دومین شب نیماست که برگزار می‌کنیم. اما معتقدم برای نیما می‌توان ده‌ها شب برگزار کرد. صد شب بخارا هم برای نیما برگزار کنیم کم است. چون عناصر شعری و دنیای شعر او بسیار جای کار دارد.

وی اظهار کرد: ما در عصری زندگی می‌کنیم که در دنیا عصر افول شعر است. اما در یک زبان هنوز نبض شعر می‌تپد. بدون تعصب‌های ملی و زبانی می‌گویم که شاید هیچ زبانی جز فارسی نیست که شاعران بزرگی مانند فردوسی، حافظ، سعدی، خیام، نظامی و بسیاری از شاعران گذشته و معاصر شاخص ما را به جهان عرضه کرده باشد که همواره منادی مهم‌ترین شعارهای انسان‌دوستی، یعنی صلح و دوستی بودند.

سردبیر مجله بخارا خاطرنشان کرد: این که پس از چند قرن هنوز کتاب شاعران ما تجدید چاپ می‌شود نشان دهنده اهمیتی است که در زبان فارسی برای شعر قائل هستیم. روزی نیست که در کلام‌مان آگاهانه یا ناخودآگاه جمله‌ای از اشعار و ادبیات کلاسیک‌مان را به کار نبریم. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دیگر چنین توجهی به ادبیات کلاسیک‌شان در آحاد جامعه وجود ندارد. من برای خرید یک متن ایتالیایی کمدی الهی تمام کتابفروشی‌های رم را گشتم. می‌گفتند این کتاب دیگر چاپ نمی‌شود و باید از کتابخانه‌ها پیدا کنم. اما می‌بینیم پس از ۷۰۰ سال هنوز دیوان‌های شعرای ما جزو کتاب‌های پرفروش ماست.

دهباشی تصریح کرد: پیوند ما با شعر و این نوع عجین شدن‌مان با شعر حاصل قرن‌ها ارتباط نزدیک با شعر و ادبیات است و ارزش کار نیما اینجا مشخص می‌شود که او در چنین زمانه و زبانی لب به سخن گشود. نیما در یک دوره خاص تاریخی که دنیای جدید، افکار نوین، مسائل اجتماعی جدید، دیدگاه‌های نو و احزاب تازه آمده بود و زمینه‌ها در شعر کلاسیک نمی‌توانست پاسخگوی تمام آنچه باشد که در جامعه می‌گذشت، آغازگر راهی شد که صد سال از آغازش می گذرد و هنوز ادامه دارد.

وی تصریح کرد: شاعرانی که در پیروی از نیما شعر گفتند از او سبقت گرفتند و کارهای بزرگتری آفریدند. اما قافله‌سالار شعر معاصر ما هنوز نیماست. اگر دقت کنیم به قول آل‌احمد، نیما در گوشه هر صفحه شعر معاصر ما نشسته و نگران است.

این نویسنده و پژوهشگر برجسته ادبیات خاطرنشان کرد: نیما از آزمون تمامِ ادبیات پیش از خودش گذشت. واژه‌ها مثل موم در دستش بود. او تمامِ سعدی و حافظ و خیام و سایر شعرای ما را خوانده بود و از یک پیچیدگی زبانی به سادگی رسید. اما متاسفانه شعر معاصر ما این راه را طی نمی‌کند.

سردبیر مجله بخارا اظهار کرد: شاعران جوان ما توجه نمی‌کنند که لازم است برای شاعر بزرگ شدن در شعر پیش از خودشان غوطه بخورند. مسیری را که فروغ طی کرد باید ببینیم که از کجا آغاز شد و به «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» رسید. درس نیما این است که بتوانیم در این زبان شعری بسراییم تا پس از صد سال هنوز نمرده باشد. این در پرتو نگاه و زبان است که بتواند راز ماندگاری خود را در زبان فارسی توجیه کند.

نیما و امیر پازواری

پژوهشگر ادبیات و شعر مازندران نیز در این نشست با موضوع «نیما و امیر پازواری» به سخنرانی پرداخت و به استناد نامه‌ها و دست‌نوشته‌های نیما و با مقایسه برخی دوبیت‌های تبری این شاعر معاصر با دوبیتی‌های امیر پازواری، به اثرپذیری نیما از شاعر تبری‌سرای قدیمی مازندران یعنی امیر پازواری اشاره کرد.

بیژن هنری‌کار گفت: نیما یوشیج در عرصه ایران و امیر پازواری در پهنه مازندران هر دو چهره‌های شناخته شده‌ای هستند. نیما شعر افسانه خود را در ۲۷ سالگی سرود و در همان شعر شما رگه‌هایی از نگاه بومی نیما را می‌بینید. فضاهایی که ترسیم می‌کند مثل نقاشی و تابلویی از ولایت مازندران است.

وی افزود: نیما سال ۱۳۰۷ برای مدتی در بابل امروز و بارفروش آن روزگار ساکن شد و سفرنامه بارفروش را نوشت. آن زمان چند نامه نیز توسط نیما به اشخاص مختلف نوشته شد که در هفت نامه به طور مستقیم و شفاف از راه‌های گوناگون پیگیر دست یافتن به کنزالاسرار امیر پازواری می‌شود.

این پژوهشگر ادبیات گفت: در نامه‌ای به رئیس معارف بابل از او می‌خواهد تا وساطت کند که متولی امامزاده سید محمدطاهر بابل نسخه‌ای از دیوان امیر پازواری را که در اختیار دارد به او بدهد. سال ۱۳۰۹ در نامه به برادرش لادبن که آن زمان در مسکو حضور داشت از او می‌خواهد در کتابخانه‌های مسکو لنین‌گراد کنزالاسرار و تاریخ تبرستان را بیابد. این مستندات نشان می‌دهد که نیما سخت پیگیر آثار امیر پازواری بود. در نامه دیگری به لادبن از او می‌خواهد که به ناتل خانلری بگوید تا در دارالفنون پیگیر این کتاب‌ها باشد و تأکید می‌کند که در تلاش برای نوشتن تاریخ ادبیات ولایتی یا محلی است.

هنری‌کار افزود: این نشان می دهد نیما به ادبیات محلی و شعر بومی توجه داشت. در جایی از او می‌پرسند وزن منظومه افسانه را از کجا گرفتی و او به یک شعر مربوط به مازندران اشاره می‌کند. یعنی حتی منظومه افسانه متاثر از فضای فرهنگی مازندران است. با این حساب به جز واژه‌های بومی مازندرانی که نیما در اشعار فارسی‌ خود آورد، فضا و جهان فرهنگی مازندران هم در شعر او جاری است.

مسئول فنی دانشنامه مازندران اظهار کرد: نیما بارها در نامه‌های مختلف به دوستان و اطرافیانش گفته بود که قصد دارد تاریخ ادبیات ولایتی را بنویسد. اما به نظر من حکایت نیما فراتر از نوشتن تاریخ ادبیات محلی است. او به امیر پازواری هم از این منظر نگاه می‌کند. به همین دلیل پیگیر آثار امیر بود. نحوه جای گرفتن امیر در دل مردم برای او جالب است. این که چطور شاعرانی سر از بارگاه شاهان در می‌آوردند و شاعری مانند امیر در دربار مردم ماندگار می‌شود. نیما می‌خواست در دربار مردم جا باز کند.

وی خاطرنشان کرد: نیما از امیر پازواری چه در شعرهای فارسی و چه در شعرهای بومی خودش تاثیر جدی گرفت. در دیوان روجا نگاه صریح و روشنی به برخی از اشعار امیر پازواری دیده می‌شود. حتی در برخی اشعار می‌توان نزدیکی نگاه نیما و امیر را به صورت مستقیم و شفاف مشاهده کرد.

هنری‌کار خاطرنشان کرد: معتقدم هنوز آثار زیادی از نیما وجود دارد که منتشر نشده و می‌توانند اهمیت زیادی داشته باشند. یکی از آن‌ها همین تاریخ ادبیات ولایتی است که احتمالا بین اسناد مختلفی که به مرکز اسناد و کتابخانه ملی ارائه شده یا دست‌نوشته‌هایی که در اختیار فرزند نیماست قرار دارد. او همواره در تلاش برای ثبت فرهنگ و ادبیات و جامعه زمان خودش بود که در سفرنامه بارفروش به عنوان یک اثر اجتماعی-تاریخی ارزشمند نمونه‌های آن را مشاهده می‌کنیم.

بازخوانی مدرنیسم در شعر نیما

شاعر، پژوهشگر و نویسنده اهل ساری نیز دیگر سخنران این برنامه بود که با موضوع «بازخوانی مدرنیسم در شعر نیما» نکاتی را عنوان کرد.

اسدالله عمادی با اشاره به نقش مازندران در تاریخ ادبیات معاصر ایران گفت: نیما یوشیج پیشاهنگ شعر نو، فریدون رهنما دیگر پیشاهنگ شعر نو و صادق هدایت پیشاهنگ داستان مدرن که اصالتی تبرستانی داشت در کنار چهره‌هایی مانند صادق کیا، پرویز ناتل خانلری، غلامحسین صدیقی و بسیاری از چهره‌های دیگر نشان می‌دهند که مازندرانی‌ها چه نقش بایسته‌ای در فرهنگ ایران ایفا کردند. بر همین اساس نیز این نکوداشت‌ها نکوداشت فرهنگ ایران عزیز است.

وی افزود: درست صد سال از سرودن منظومه  افسانه می‌گذرد. درست است که افسانه شعر آزاد نبود اما لحن متفاوتی داشت. ۸۵ سال هم از سرودن نخستین شعر آزاد نیما یعنی «ققنوس» می‌گذرد. برخی گمان می‌کنند انقلاب ادبی نیما فقط به صورت آوردن قافیه و شکستن قالب‌ها بود که البته این هم کار کمی نیست. اما این تمام کار نبود. چون پیش از نیما هم شاعران بزرگی مثل تقی رفعت که نخستین نظریه‌پرداز شعر نو در ایران بود مصرع‌ها را بلند و کوتاه کردند. یا شمس کسمایی، جعفر خامنه‌ای و ابوالقاسم لاهوتی هم ساختار شعر کلاسیک فارسی را به هم ریختند. اما انقلاب ادبی نیما فقط در ساختار نبود، بلکه در درون هم تحول داشت.

نویسنده رمان «جهان‌آشوب» خاطرنشان کرد: برای این که بدانیم نیما چه کار کرد باید به شعر او از دو منظر زبان و معنا نگاه کنیم. ما سه جریان شعری در اشعار نیما می‌بینیم که هنوز ادامه دارد. یکی زبان روایی است که در مانلی و منظومه‌های دیگر دیده می‌شود. عده‌ای به نیما معترض شده بودند که این زبان روایی شعر را به نظم نزدیک می‌کند که نگاه مغرضانه‌ای بود. چون شاهنامه و مثنوی معنوی و بزرگترین رمان‌های قرن بیستم نیز زبان روایی داشتند.

شاعر مازندرانی افزود: جریان دوم که در شعر نیما دیده می‌شود نمادگرایی است که این هم در ادبیات ما سابقه دارد. ما در منطق‌الطیر با شعر نمادین روبرو هستیم. تفاوتی که شعرهای نمادین نیما با ادبیات کلاسیک ما داشت این بود که در شعر کلاسیک تصاویر درونی و در شعر نیما تصاویر بیرونی است. وقتی می‌گوید «داروگ کی می‌رسد باران؟» یا وقتی شعر نمادگرای ققنوس را می‌خوانیم با تصاویر بیرون مواجه می‌شویم.

وی تصریح کرد: جریان سوم موجود در اشعار نیما که اصلا به آن پرداخته نشد شعرهای چندصدایی یا پلی‌فونیک است. شعرهای نیما این ویژگی را دارند که مخاطب‌ها از مناظر گوناگون به ان نزدیک می‌شوند. ما کلا ادبیات چند صدایی کم داشتیم. البته در موسیقی و سینما داریم. نی‌نوای علیزاده، فیلم‌های اصغر فرهادی، حتی شعر خانه دوست کجاست سهراب و برخی غزل‌های حافظ نمونه‌های آثار چند صدایی هستند. اما چندصدایی بودن اشعار نیما با تصویرسازی‌هایی خاصی همراه است.

عمادی خاطرنشان کرد: در شعرهای نیما ارجاع تاریخی آشکار نداریم و ارجاع‌ها درونی است. مثلا نیما ری‌را را در زمان جنبش ملی شدن صنعت نفت سرود. این شعر را باید بارها بخوانیم و از منظرهای گوناگون به آن نزدیک شویم.

این پژوهشگر ادبیات گفت: ما در ادبیات ایران چهار نوع شعر معنایی، معناستیز، معناگریز و معناگرا داریم. شعر معناگریز در ادبیات ایران سابقه دارد. بخشی از غزل‌های سوررئال مولانا معناگریز هستند. برخی شعرهای سهراب و اشعار جریان‌های شعری امروز نیز سعی می‌کنند معناگریز باشند. اما شعر نیما نه معناستیز است و نه معناگریز. معمولا شعرهای او معناگرا و چندلایه‌اند. در عین حال مهم‌ترین ویژگی اشعار نیما با این که مسائل اجتماعی روز را با استفاده از این شگردهای بیانی مطرح می‌کردند، امیدبخش هستند. این وجه اشتراک نیما و حافظ است که در شعرهای‌ خود امید می‌دهند.

دغدغه‌های بیداری اجتماعی در اندیشه نیما

منصور علی‌اصغری نیماپژوه و شاعر نیز در این برنامه با اشاره به برخی ویژگی‌های اجتماعی اشعار نیما اظهار کرد: نیما دغدغه بیداری داشت. از ۴۵۴ دوبیتی که در دفتر روجا وجود دارد ۵۲ دوبیتی را به این موضوع اختصاص داده است. بارها از خروس‌خوان می‌گوید و تلاش می‌کند با استفاده از نمادهای بومی مردم را به آگاهی دعوت کند. او در دوره‌ای که مردم اندیشه و آگاهی نداشتند به فکر آگاه‌سازی مردم بود.

وی با بیان این که نیما بسیار زیرک و نمادگرا بود، اظهار کرد: تلاش نیما بر این بود که تاریخ ولایتی و دستور زبان تبری را بنویسد. اما متاسفانه اجل به او مهلت نداد. در برخی دست‌نوشته‌ها مستقیم اشاره داشت که مردم در حال دور شدن از زبان تبری هستند. جایی نوشته است: جوانان تازه‌کار بیراهه می‌روند که شانه از زیر بار خواندن و فراگرفتن زبان مادری خالی می‌کنند.

نویسنده کتاب «نیمای تبری» خاطرنشان کرد: بنا بر ارتباطی که با فرزند نیما دارم اخیرا چند دست‌نوشته را دیدم که نیما در آن‌ها درباره ماه‌های تبری، حیوانات، فرهنگ و رسوم مازندران توضیح داده است. شراگیم می‌گوید این مقدمه روجاست. اما به نظر من فراتر است. چون او قصد داشت تاریخ ادبیات ولایتی را بنویسد. امیدوارم بتوایم این آثار را که جدید است گردآوری کنیم و ارائه دهیم.

علی‌اصغری خاطرنشان کرد: نیما می‌گوید من حرفی جز تبری نگفتم. حتی در اشعار فارسی او نیز پر از تصاویر و فضاها و آیین‌های مازندران است. معتقدم که سروده‌های فارسی نیما ترجمانی از بهترین سروده‌های تبری است.

وی اظهار کرد: نیما در دفتر روجا به خانه پدری اشاره می‌کند. با توجه به زبان نمادگرایی که نیما داشت، معتقدم منظور اصلی او از خانه پدری نه فقط همان خانه قدیمی، بلکه وطن و سرزمین پدری و اندیشه‌های تبری است.

در این برنامه سیده بتول آقامیری پژوهشگر شعر و ادبیات فارسی نیز اظهاراتی درباره ارتباط معنای اشعار نیما و شعرهای نظامی مطرح کرد. همچنین خوانش شعر توسط غفران بدخشانی شاعر شناخته شده افغان، اجرای موسیقی مازندرانی و پاپ با اشعار فارسی و تبری نیما یوشیج، خوانش پیام شراگیم یوشیج برای شب نیما یوشیج و شعر نو و شعرخوانی استاد کیوس گوران نیز بخش‌های دیگری از این برنامه بودند. در پایان برنامه نیز از سوی خانه هنرمندان ساری با اهدای هدایایی به سخنرانان این برنامه و پیشکسوتان شعر و ادبیات مازندران از آنان تجلیل شد.

برنامه شب‌های بخارا پیش‌تر یک بار دیگر نیز در مازندران و به میزبانی دانشگاه نوشیروانی با نام «شب بنیاد مازندران‌پژوهی انوشه» برگزار شده بود و این دومین بار بود که نشست فرهنگی هنری شب‌های بخارا در مازندران برگزار شد.

برچسب‌ها موسسه فرهنگی هنری بخارا علی دهباشی ساری شبهای بخارا مازندران شب شعر شعر نیما یوشیج

منبع: ایرنا

کلیدواژه: علی دهباشی ساری علی دهباشی ساری مازندران شب شعر شعر نیما یوشیج نیما یوشیج و شعر پژوهشگر ادبیات امیر پازواری شب های بخارا سردبیر مجله شعر نیما اشعار نیما دست نوشته برگزار شد هنری کار نامه ها شب نیما شعر نو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۲۴۸۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

غزه؛ محور مقاومت در ادبیات فارسی

به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، متن یادداشت به شرح زیر است: 

ادبیات پایداری به‌عنوان نمود احساسی و عاطفی نهضت‌های اسلامی و جریان‌ها و گروه‌های مقاومت در ایران و کشورهای اسلامی به‌ویژه خاورمیانه و خاصه فلسطین اشغالی و لبنان که امروزه مرکزیت پویای آن را در نوار غزه می‌شناسیم، همواره مطرح و جریان‎ساز بوده و هست و اکنون با گذشت دهه‌های متمادی از عمر گروه‌های مقاومت در سرزمین‌های اشغالی، غزه، به‌عنوان محور مقاومت در این بخش از جغرافیای جهان اسلام شناخته می‌شود که سهم قابل توجهی در تولید آثار ادبی دارد.

با نگاهی‌گذرا به ادبیات معاصر فارسی که در دهه‌های اخیر توسط شاعران، نویسندگان، محققان و پژوهشگران حوزه ادبیات تألیف و منتشر شده‌اند، ردپای حماسه‌ها و ایثارگری اعضا و وابستگان گروه‌های مقاومت و غزه در انواع آثار ادبی در کارنامه مؤلفان ایرانی به خوبی مشهود است.

در این میان، در بین گروه‌های مختلف مولفان، شاعران حضور پررنگ و نقش تعیین‌کننده‌ای نسبت به سایر ادیبان دارند. بیشترین تعداد آثار ادبی خلق شده با موضوع غزه در ادبیات معاصر ایران، در بخش شعر است که اغلب در مناسبت‌های مختلف که غزه در مرکز وقایع جهان اسلام قرار داشت توسط شاعران پیشکسوت و جوان سروده شده یا شاعران در ایام دیگر ارادت خود به غزه و گروه‌های مقاومت را در قالب شعر بیان کرده‌اند. از کتاب‌های شاخص در این زمینه که به شعر مقاومت هم مشهور است می‌توان به مجموعه شعر«حنجره‌های شعله‌ور» به کوشش «حسین اسرافیلی»، شاعر نام‌آشنای معاصر اشاره کرد. کتاب حاضر گزیده شعرهای شاعران معاصر کشورمان درباره مقاومت اسلامی به‌ویژه مردم فلسطین است.

این کتاب یکی از پنج کتاب کنگره شعر مقاومت بین‌الملل اسلامی است و پیش از این کتاب‌هایی با عناوین «واژه در سنگر»، «حنجره‌های بیدار»، «خندیدن با لبان زخم» و «درخت آتش» که آنها هم مجموعه شعر شاعران معاصر ایرانی درباره مقاومت بودند، منتشر شده است. از دیگر کتاب‌های مهم در این بخش، اثری با عنوان «والزیتون: مجموعه شعر مقاومت» سروده «حسین شکربیگی»، شاعر ایلامی است که آثار قابل‌توجهی در حوزه شعر مقاومت دارد.

حضور پررنگ شاعران ایرانی در بخش شعر مقاومت فلسطین یادآور این موضوع مهم و حیاتی است که مسئله فلسطین، مسئله شاعران کشور ما بوده است؛ شاعرانی که موضع مشخصی دارند و در برابر انگاره «ارض موعود»، فلسطین را «سرزمینی مقدس و غصب‌شده» می‌دانند.

در بخش داستان ایرانی هم موضوع فلسطین اشغالی، جریان مقاومت و غزه همواره مطرح بوده و هست و نویسندگان کشورمان آثاری را در بخش‌های داستان کوتاه و رمان با این موضوع خلق و منتشر کرده‌اند.

شاخص‌ترین و نخستین رمان فارسی با موضوع فلسطین به‌عنوان «ریاح» اثر «جلال توکلی» نویسنده یزدی درباره نفوذ صهیونیست‌ها در فلسطین و چگونگی اشغال این سرزمین مقدس است که پس از انتشار موردتوجه مخاطبان و محافل ادبی قرار گرفت و در جشنواره‌ ادبی قلم زرین به‌عنوان نخستین داستان بلند فارسی درباره سرزمین مقدس فلسطین‌ موردتقدیر قرار گرفت.

ریاح، یک واژه‌ قرآنی به معنی بادهای بشارت‌دهنده‌ رحمت الهی است (سوره اعراف، آیه‌ ۵۷) که در فضای دردناک و ناگوار داستان، سفیر امید و زندگی و بشارت‌دهنده‌ پیروزی و مدد الهی است.

زمان داستان بین سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۱ میلادی اتفاق می‌افتد؛ در آن سال‌ها یهودیان در ظاهر به‌صورت مهاجر که از دست نازی‌ها گریخته‌اند و در فلسطین که آن را «ارض موعود» می‌نامند، جویای کار هستند اما به‌تدریج زمین‌های فلسطینی‌ها را به هر شکل ممکن تصاحب می‌کنند.

اگرچه وقایع کلی داستان واقعی و با استناد به مدارک موجود نوشته شده اما به‌صورت نمادین در داستان اصلی که در یک مزرعه اتفاق می‌افتد، انعکاس می‌یابد، در حقیقت، مزرعه‌ مورد اشاره، نمادی از کشور فلسطین است و هر کدام از شخصیت‌های داستان، نماینده‌ طیف خاصی از مردم آن کشور به شمار می‌روند.
درخت زیتونی در مزرعه و در مرکز داستان وجود دارد که سلسله حوادثی پیرامون آن به‌وجود می‌آید.

این درخت، نمادی از تاریخ و فرهنگ غنی فلسطین است و اگرچه با دسیسه‌ صهیونیست‌ها از ریشه کنده می‌شود و به جای آن یک دکل نگهبانی قرار داده می‌شود ولی پس از سال‌ها مبارزه و مقاومت مردم مظلوم فلسطین، دوباره سر از خاک بیرون می‌آورد و جوانه می‌زند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • غزه؛ محور مقاومت در ادبیات فارسی
  • قرعه کشی لیگ دسته یک کشتی آزاد با حضور ۲ تیم مازندرانی
  • کتب ترکی بیشتر معرفی شود/ به آثار نیما یوشیج و زرین کوب علاقه‌مندم
  • مازندران در دهه کرامت غرق در جشن و سرور می‌شود
  • عرضه روایتی از هشت سال دفاع مقدس در قالب رمان
  • توزیع 725 تن کود کشاورزی در ساری
  • فرود 4 هواپیمای پرشورهای نساجی در اهواز!
  • قتل خونین مرد گمشده توسط ۲ دوست چاقوکش در اتوبان همت
  • آزاد سازی اراضی ملی در منطقه بابلکنار شهرستان بابل
  • تمرکز نشر صاد بر انتشار داستان‌هایی با روایت ایرانی است